تنها آباد

همه جور شعر آهنگ مطلب و...

تنها آباد

همه جور شعر آهنگ مطلب و...

خواب تلخ

مرغ مهتاب
می‌خواند
.
ابری در اتاقم می‌گرید
.
گل‌های چشم پشیمانی می‌شکفد
.
در تابوت پنجره‌ام پیکر مشرق میرود
.
مغرب جان می‌کند،

می‌میرد.
گیاه نارنجی خورشید

در مرداب اتاقم می‌روید کم کم

بیدارم

نپنداریدم در خواب
سایه شاخه‌ای بشکسته
آهسته خوابم کرد
.
اکنون دارم می شنوم

آهنگ مرغ مهتاب
و گل‌های چشم پشیمانی را پرپر می‌کنم.

تنها آباد


سایه شدم ، و صدا کردم:
کو مرز پریدن‌ها، دیدن‌ها؟ کو اوج «نه من»، دره «او»؟
و ندا آمد: لب بسته بپو.
مرغی رفت، تنها بود، پر شد جام شگفت.
و ندا آمد: بر تو گوارا باد، تنهایی تنها باد!
دستم در کوه سحر «او» می‌چید، «او» می چید.
و ندا آمد: و هجومی از خورشید.
از صخره شدم بالا. در هر گام، دنیایی تنهاتر،
زیباتر.

و ندا آمد: بالاتر، بالاتر!
آوازی از ره دور: جنگل‌ها می‌خوانند؟
و ندا آمد: خلوت‌ها می‌آیند.
و شیاری ز هراس.
و ندا آمد: یادی بود، پیدا شد، پهنه چه زیبا شد!
«او» آمد، پرده ز هم وا باید، درها هم:
و ندا آمد: پرها هم.

سال نو مبارک

سلام به همه دوستان
سال ۸۴ را به همه تبریک میگم
امیدوارم هر کجا که هستین شاداب وسلامت باشید.
سال نو و وبلاگ نو امروز ۲/۱/۸۴ راه اندازی شد
البته این وبلاگ در میهن بلاگ نیز هست اما بیشتر اینجا روش کار می کنم
این وبلاگ در بر دارنده شعرهای سهراب و خودم و بعضی وقتها داستان هست.
به هر حا بیشتر شعرهای سهراب رو مینویسم امیدوارم خوشتون ییاد.
راستی منو از نظراتتون بی نصیب نذارید ممنونم.